یاران ایران| استفاده از ایرانیان خارج از کشور به عنوان «سفیران فرهنگی» یک استراتژی ملی است
وابسته فرهنگی و مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور پیشنهاد کرد که برای تولید آثار با هویت ملی و اسلامی، از هنرمندان مهاجر ایرانی بهره گرفته شود.
اصغر مسعودی درباره اقداماتی که به حفظ و تقویت هویت ایرانی و اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور کمک می کند، توضیح داد: برای این کار می توان محتوای آموزشی جذاب چندرسانهای برای کودکان و نوجوانان ایرانیتبار تولید و دورههای آموزش زبان فارسی آنلاین برای نسلهای جدید با تمرکز بر ارتباط زبانی و فرهنگی با ایران برگزار کرد. این کار نه تنها موجب تقویت پیوند ایرانیان با ریشههای خود میشود، بلکه تصویری مثبت از ایران و اسلام در جامعه جهانی به نمایش میگذارد.
وی افزود: آموزش نسل جدید نسبت به پیوند اسلام و ایران در تاریخ، هنر و ادبیات مثلاً تأثیر قرآن بر شعر فارسی، یا چهرههای معنوی چون مولانا و سعدی، حمایت از هنرمندان مهاجر ایرانی برای تولید آثار با هویت ملی و اسلامی و ایجاد شبکههای رسانهای فارسیزبان مخصوص نسل جوان مهاجر با محتوای فرهنگی و اخلاقی، از دیگر فعالیت هایی است که می شود برای آن برنامه ریزی کرد.
مسعودی با اشاره به ضرورت انتقال میراث فرهنگی و زبانی به طور مؤثر در بین ایرانیان خارج از کشور، تاکید کرد: برای این کار لازم است مدارس ایرانی در خارج از کشور ایجاد و از آنها پشتیبانی شود. همچنین لازم است که پلتفرمهای آنلاین آموزش زبان فارسی با استفاده از بازی، داستان و انیمیشن راه اندازی کنیم. تولید اپلیکیشنهای تعاملی برای آموزش زبان، ادبیات و تاریخ ایران، برگزاری کارگاههای مجازی، برگزاری جشنوارههای مناسبتی در شهرهای محل اقامت ایرانیان، حمایت از انجمنهای دانشجویی ایرانی و تشکیل شورای هماهنگی فرهنگی ایرانیان خارج از کشور برای سیاستگذاری کلان و حمایت مالی از پروژهها طراحی و اجرا شود.
مسوول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران در لاهور درباره بهره مندی از ظرفیتهای علمی، تخصصی و اقتصادی ایرانیان خارج از کشور در راستای پیشرفت و توسعه کشور ابراز کرد: بهرهمندی از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور، نیازمند سه رکن اساسی اعتمادسازی و شفافیت در سیاستها و قوانین، ایجاد شبکههای پایدار ارتباطی و علمی و تبدیل پیوند عاطفی با ایران به همکاری عملی و اقتصادی است. اگر این سه اصل رعایت شود، جامعه ایرانیان مهاجر نه یک نیروی جدا از کشور، بلکه بخشی از موتور پیشرفت ملی خواهد بود.
مسعودی درباره راهکارهای تسهیل همکاری و مشارکت دیاسپورای ایرانی توضیح داد: لازم است که امنیت حقوقی، سرمایهای و شغلی برای ایرانیانی که قصد بازگشت موقت یا دائم دارند تضمین شود. در ضمن، فرایندهای اداری برای ایرانیان دو تابعیتی یا مهاجر باید شفاف سازی شود. در این زمینه، استقرار رایزنان علمی، فناوری و اقتصادی در نمایندگیهای ایران برای تعامل تخصصی با دیاسپورا نیز ضروری است.
وی با بیان اینکه از ایرانیان خارج از کشور به عنوان سفیران فرهنگی و حامیان منافع ملی در صحنه بینالمللی می توان استفاده کرد، افزود: ایرانیان مهاجر میتوانند تصویر واقعی، انسانی و فرهنگی از ایران ارائه دهند. ایشان همچنین توانایی ایجاد حلقه ارتباطی میان ایران و ملتهای دیگر را دارند. در ضمن، با موفقیتهای علمی، اقتصادی و فرهنگی خود، می توانند قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را افزایش دهند. بنابراین، استفاده از آنان به عنوان «سفیران فرهنگی» نه یک شعار، بلکه یک استراتژی ملی در دیپلماسی مردمی است.
مسعودی درباره راهکارهای تعامل سازنده با جامعه ایرانیان خارج از کشور و رفع دغدغههای آنها در ابعاد سیاسی و اجتماعی بیان کرد: اعتمادسازی متقابل و گفتوگوی مستمر، طراحی سازوکارهای شفاف برای پاسخگویی به سؤالات و دغدغههای ایرانیان مقیم خارج از طریق سفارتها یا پلتفرمهای رسمی، ترویج رویکرد احترامآمیز و غیرامنیتی در تعامل با مهاجران، بهویژه نخبگان منتقد و بازنگری در قوانین تابعیت دوگانه، مالکیت و سرمایهگذاری بهگونهای که بازگشت و سرمایهگذاری آسان شود، می تواند شرایط تعامل سازنده را با دیاسپورای ایرانی فراهم آورد.
مسوول خانه فرهنگ ایران در لاهور با اشاره به نقش ایرانیان خارج از کشور در ایجاد همدلی و همبستگی در کشور گفت: دیاسپورای ایرانی اگر احساس کند شنیده میشود و ارزشمند است، به جای فاصله، پلی از محبت و همدلی میان ایران و جهان خواهد ساخت. ایرانیان خارج از کشور، بهویژه نسل اول مهاجران، حامل خاطرات، زبان و فرهنگ ایرانیاند.
مسعودی درباره چالش هایی که رایزنان و نمایندگان فرهنگی در ارتباط با ایرانیان خارج از کشور و ارائه خدمات بیشتر به ایشان مواجه هستند، ابراز کرد: کمبود منابع مالی و انسانی یکی از مهم ترین چالش ها است. بسیاری از رایزنیهای فرهنگی با بودجه محدود، نیروی انسانی اندک و امکانات ناکافی اداره میشوند. این موضوع مانع از اجرای برنامههای گسترده آموزشی، فرهنگی و خدماتی برای جامعه ایرانیان مقیم میشود. همچنین در بسیاری از کشورها، رایزنیها فاقد فهرست دقیق از ایرانیان مقیم، نخبگان، هنرمندان یا انجمنهای فعالاند.نبود چنین دادههایی، برنامهریزی هدفمند و ارتباط منظم را دشوار میکند. از سوی دیگر، ناهمگونی فرهنگی و نسلی در میان ایرانیان خارج از کشور وجود دارد. بنابراین، یک رویکرد واحد نمیتواند برای همه گروهها مؤثر باشد.
وی ادامه داد: در برخی کشورها، فشارهای سیاسی یا رسانهای علیه فعالیتهای فرهنگی ایران وجود دارد. این امر باعث محدود شدن برنامهها، لغو رویدادها یا حتی ایجاد سوءظن در جوامع میزبان میشود. از سوی دیگر، بسیاری از برنامهها بدون شناخت دقیق از نیازهای واقعی جامعه ایرانیان مقیم طراحی میشوند. در خارج از کشور، گاهی فعالیت نهادهای مختلف فرهنگی، رسانهای یا آموزشی ایران پراکندگی و تداخل دارد که حاصل نبود، یک سیاست هماهنگ ملی است.
